-
این چند نفر
جمعه 13 مردادماه سال 1385 05:06
بالاخره اول این هفته دوباره تونستم بچه ها رو جمع کنم تا بریم بیرون. جالب اینکه تو این 10 سالی که رضا رو می شناسم برای اولین بار بود که وقتی رفتم دنبالش معطل نشدم " src="http://smilies.sofrayt.com/%5E/8/pain.gif"> . بچه ام منظم شده... کلی پیاده خیابون گردی و مسخره بازی بعد از چند سال خیلی خوش گذشت، دیگه یواش یواش داشت...
-
آقای اسب
یکشنبه 1 مردادماه سال 1385 03:57
از اول هفته زنگ زده بودم به بچه ها، اونایی که میخواستم رو پیدا کردم برای پنجشنبه عصر قرار گذاشتیم چون چند روزی من باید میرفتم و زودتر از چهارشنبه هم بر نمیگشتم. قرار شد همه با هم هماهنگ کنن و ساعت قرارو به من اطلاع بدن.... که شد ساعت 7 جای همیشگی.همون شنبه یکی از بچه های دانشگاه قبلی زنگ زد و خبر داد شاید آخر هفته یا...
-
زندگی زیبا می شود
جمعه 23 تیرماه سال 1385 05:02
خیلی دلم میخواد بازهم بعضی خاطره های خوبم تکرار بشه. دلم میخواد با اون بچه های قدیمی جمع شیم مثل اون موقع ها بیخیال همه چیزهای اطراف برا خودمون شاد باشیم. دوست دارم با چندتا آدم با حال که هیچ وقت از بودن کنار اونا احساس خستگی نمیکنی برم یه جای دور افتاده که چند روز خوش باشم. یادش به خیر دوستی های اون موقع چون همه واسه...
-
عجب کوفتیه این انتظار
جمعه 16 تیرماه سال 1385 07:13
دیگه به خودم هیچ امیدی ندارم این چند وقت خیلی تغییر کردم..... اصلاً حال و روزم مثل سابق نیست،بدتر از همه اینکه خودمم نمیدونم چه مرگمه ..... دیگه حوصله هیچ کس و هیچ چیز و هیچ جا رو ندارم.حالا تو این گیر و داد مشکلات درونی هرکی هر جا میخواد بره گیر میده تو هم باید بیای وقتی هم میگم نمیتونم بیام کلی ناراحت میشن.... آخه...
-
تارزانی کاملا مشکی
چهارشنبه 7 تیرماه سال 1385 03:50
خوب بالاخره امتحانها تموم شد و منم از دست این امتحان گرفتگی مزمن خلاص شدم و سروکله ام باز پیدا شد. اول از همه گند بزنن به این امتحانها و استادای عقده ای و مسئولین نسبتا محترم برنامه ریزی امتحانات- آخه کجای دنیا 8 تا درس تخصصی رو تو 10 روز امتحان میدن؟ - دوم این که چون من مثل بعضیا.... بچه درس خون نبودم و طول ترم همش...
-
امتحان گرفتگی
چهارشنبه 10 خردادماه سال 1385 02:37
به شکرانه یگانه خالق دنیا امتحان پنج شنبه مالیده شد رفت پی کارش " src="http://smilies.sofrayt.com/%5E/r/giggles.gif"> . من که از قبل حدسشو میزدم اوستا میخواد فقط ما 300 صفحه از این کتاب بی سروته و جزوه آشغال رو بخونیم تا واسه امتحان با توجه به اینکه دو تا امتحان تو یک روز هست مثلا بهمون فشار وارد نشه ، رو دست نخوردم و...
-
لعنت خدا به این سه شنبه ها...
سهشنبه 2 خردادماه سال 1385 22:05
تا 4 صبح بیدار موندن و کشیدن طرح ها،آخرشم با کمر درد و خستگی خوابیدن ، بیدار شدن6 صبح، حرکت به سمت ایستگاه سواری... خراب شدن ماشین تو جاده، رسیدن به نزدیک دانشگاه،هوای عالی و منظره آبگیر نزدیک دانشگاه و تموم شدن بنزین 300 متر جلوتر از پمپ بنزین و خلاصه نیم ساعت تاخیر " src="http://smilies.sofrayt.com/%5E/q/weep.gif">...
-
تصمیمات صغری
سهشنبه 26 اردیبهشتماه سال 1385 00:13
این چند وقت که دوباره برگشتم انقدر وبلاگ های جالب و خوب دیدم که وقتی داشتم با خودم فکر می کردم ( توجه: من هم فکر می کنم! ) دیدم چقدر نسبت به 5 سال پیش که شروع به خوندن وبلاگ کردم وبلاگ زیاد شده، مخصوصا وبلاگ خوب..... از بس که زیادن موندم چه طوری همشونو همیشه بخونم. بگذریم و بریم سراغ تصمیمات: اول اینکه میخوام چندتا از...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 15 اردیبهشتماه سال 1385 09:47
بعد از این همه وقت دوباره اومد و انتظار داشت باز هم مثل سابق باشم ولی نمی دونست که آدمها تغییر میکنن. این بار برام مثل یه غریبه بود. بهش گفتم دیگه طرف من نیا چون میدونم هر وقت که سراغ من میای حتما کاری داری که دیگران کمکت نکردن. *********************** « میراثی به تو نخواهد رسید. تو پیش از این ارث خود برده ای. حیات تو...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 26 فروردینماه سال 1385 01:35
شرمنده که نتونستم به موقع بیام آخه وقتی تو بیمارستان مریض داری دیگه قول وقرار برات مهم نیست فقط مراقبت از اون برات مهمه. چقدرم از درسام عقب افتادم، تا سه شنبه باید کلی طرح تحویل استاد بدم. حل تمرین بقیه استادام که جای خودش. ************************ کسی که می ترسد مغلوب گردد حتما شکست خواهد خورد. " ناپلون بناپارت "
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 28 اسفندماه سال 1384 00:37
بازهم سالنامه ای دیگه از سالنامه های عمرم داره به برگ آخرش میرسه و آغازی میشه برای سالی جدید. در هر صورت ۸۴ هم داره نم نمک جاشو میده به ۸۵ و از اون فقط خاطره هاش می مونه.این آخرین پست من تو این سال هست و احتمالا تا اواسط تعطیلات خبری ازمن نیست چون متاسفانه برای مشکلی چند وقت نیستم. پس، از همین الان آرزوی سالی خوب و...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 25 اسفندماه سال 1384 00:04
ا ی کاش می شد بعضی وقتها زمان رو عقب برد تا شاید بشه جلوی بعضی اتفاقها رو گرفت . بزودی اون ماجراهای فضایی رو می یارم اینجا یا شاید همون جا ادامه بدم. *************** "هیچکس لیاقت اشکهای تو را ندارد و کسی که چنین ارزشی دارد باعث اشک ریختن تو نمی شود." گابریل گارسیا.
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 13 اسفندماه سال 1384 01:20
تو این مدتی که نبودم....... خوب نبودم دیگه. نمی دونم از تنبلیه که نمی نویسم یا چیزی دیگه شاید دوباره بخوام شروع کنم. ولی میدونم باید برای خودم یه انگیزه خوب ایجاد کنم تا باز بخوام شروع کنم. بگذریم مثلا میخواستم الان حذف و اضافه انجام بدم ولی این تکنولوژی در پیت ما هم که معلومه سایتها مشکل داره و باز نمیشه. خدا بخیر...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 17 مردادماه سال 1384 23:32
یه روز یه پسری بود که می نوشت ولی بعد از رفتن دانشگاه دیگه حوصله نوشتن نداشت بعد از مدتها که اومد حتی پسوردهاشم یادش نبود. اون پسره شاید الان الانها دیگه ننویسه! موفق باشید دلم برا همتون تنگ شده.
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 4 اسفندماه سال 1383 00:33
دوستان خبری مهم desperado هم چنان زنده است! و اگر زنده ماند ۲-۳ هفته دیگر بر میگردد. و باز هم مینویسد از روزگار و آن چه در دل دارد! موفق باشید همچون همیشه
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 27 آبانماه سال 1383 02:52
دوستان عزیز خودم دلم برای همتون تنگ میشه واسه دونه دونه شما که میاین به اینجا و به من سر میزنین. بعد ۳ هفته دیگه فردا میرم سر کلاسها و مثل بچه های خوب دیگه غیبت نمیکنم تا آخر ترم ( البته اگه بازم برگشتم تعجب نکنین الان داغم یه چیز میگم) خلاصه بشینیم درسهامون روبخونیم که چوب خط غیبتهام به ۵-۶ جلسه هر کلاس رسیده. تو این...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 22 آبانماه سال 1383 01:49
اول برم سراغ این چند وقت : عرضم به حضورتون که دلایل این ننوشتن من قبل از اینکه برای تعطیلات بیام اینه که : اولا از کافی نت دانشگاه نمیشه استفاده کرد چون یه دانشگاهی که 12000 تا دانشجو داره حتما کمش 5000 تا کاربر اینترنت داره که از کافی نتش استفاده میکنن و از این تعداد حداقل 100 نفر شیطون مثل خودم هستن که دنبال...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 20 آبانماه سال 1383 02:40
سلام ! خوب من و نمی بینین خوش میگذره . فعلا برای تعطیلات برگشتم حالا ببینیم چی میخوام بعدا بنویسم دیگه زیاد روده درازی نکنم فقط میخواستم بگم یه هفته ای هست اومدم و یک هفته دیگه هم هستم.
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 25 شهریورماه سال 1383 04:13
امشب حال و هوای عجیبیه، توی بارون گوش دادن به آهنگ:" بازگشت دوباره" مرحوم ویگن (من عاشق این آهنگ ویگنم) . وقتی به این فکر میکنم که تا حدود بیست روز دیگه باید از شهری که تا الان توش زندگی کردم برم و بدون خانواده و دوستانم، باید داخل یه شهر دیگه خودم تنها زندگی کنم یه جورایی میشم وقتی آدم با خودش فکر میکنه باید از شمال...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 21 شهریورماه سال 1383 01:59
بابت این چند وقت غیبتم از همه کسایی که اینجا اومده بودن و من هنوزآپلود نکرده بودم عذر میخوام. بنا به دلایلی از جمله مشکلات فکری برای انتخاب کردن واحد دانشگاهی نمیتونستم اصلا هیچ چیزی بنویسم پس برای همین نمیتونستم اینجا رو هم آپلود کنم. در گذشت هنرمند خوب کشورمان عصمت باقرپور(عصمت بابلی) معروف به دلکش را به تمام...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 11 شهریورماه سال 1383 03:06
خوب چه خبر از دوستان خوب من؟! یادتونه اون قدیمها قرار بود چند تا چیز جالب رو بهتون بگم؟! خوب یکیشو که قبلا گفته بودم (همون ماجرا ی یوفوها و فضاییها ) حالا نوبت دومیش هست که البته به دلیل یک سر ی مشکلات هنوز انجام نشده ولی بزود ی اونهم انجام میشه. حالا میگه خوب مگه چی هست؟ چیز ی که این دفعه قرار بگم یه بلاگ برا ی آموزش...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 4 شهریورماه سال 1383 02:04
شاید چالاک ترین افراد نباشم شاید بالا بلند ترین یا نیرومندترین نباشم شاید بهترین و یا زیرک ترین نبا شم اما قادرم کاری را بهتر از دیگران انجام دهم این کار هنر خود بودن است. که متاسفانه خیلی ها این روزها چنین چیز مهمی را فراموش کردن. " src="http://smilies.sofrayt.com/%5E/k/dontknow.gif"> ************************ یه خبر...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 27 مردادماه سال 1383 01:26
نمیدونم چی بنویسم ، از کی بنویسم ، برای کی بنویسم ؟ ولی بازم مینویسم . نمیدونم از چی و از کی !؟ فقط مینویسم تا دفترمو سیاه کنم و یه چیزی نوشته باشم برای اینکه خالی نمونه . هنوز متوجه نشدم واسه کی مینویسم ؟ ولی بازهم مینویسم . اصلا تا جون دارم میخوام بنویسم، اگه وبلاگ نبود تو سایت مینوسم اگه نشد تو دفترچه خاطراتم یا...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 19 مردادماه سال 1383 02:44
بابت اینکه نتونستم اون شب مطلب رو بفرستم شرمنده چون بصورت عکس برام فرستاده شده بود و من باید اونو تایپ می کردم . کار تایپ هم خیلی طول کشید و منهم که از خستگیه کارهای چند وقته ام ، نتونسته بودم دووم بیارم در حال تایپ کردن اینطوری : " src="http://smilies.sofrayt.com/%5E/l0/sleeping.gif"> شده بودم. خلاصه اینکه قسمت اول...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 13 مردادماه سال 1383 02:13
خوب بالاخره وقتش رسید. اون چیزایی که قرار بود بعدا بگم یکیشون امشب معلوم میشه : قراره تو چند قسمت ، نوشته (خاطره و تحقیق ) یه بنده خدایی رو در مورد بشقاب پرندها و از این مدل جکو جونورا رو براتون بنویسم. " src="http://smilies.sofrayt.com/%5E/g/colored.gif"> " src="http://smilies.sofrayt.com/%5E/g/bluegrab.gif"> "...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 7 مردادماه سال 1383 02:10
سلام. بالاخره وقت شد بیام و مطلب جدید بنویسم بابت این چند روز غیبت شرمنده ، چون حسابی اوضاع شلوغ شده از یه طرف با این داداش کامی میریم سر کلاسهای دانشگاه و مثل بچه مثبتها تموم درسهای استاد محترم و میخونیم. از طرف دیگه جای بعضیا خالی ، بروبچز مرام گذاشتن و دو ،سه روزی پلاژ برق ویلا گرفته بودن و ما رو هم بردن خلاصه وقتی...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 25 تیرماه سال 1383 01:54
واقعا چرا باید دنیا اینطوری باشه که کسایی که ارزشی برای زنده موندن ندارن و فقط آزار و اذیت وظلمشون به مردم میرسه باید اینقدر عمر کنن که همه از دستشون عاصی بشن ولی یه جوون 19 ساله یا یه پدر خوب و فداکار خیلی زود از دنیا بره. اون جوون 19 ساله یکی از بهترین دوستانم امیر (محمد) _ق بود که بدلیل یک نوع سرطان نادر که تو هر...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 20 تیرماه سال 1383 00:43
بازگشتی پس از یک سال: سلام به تمام دوستان، بالاخره این کنکور منم پنجشنبه تموم شد. دیروزم رسیدم ساری حالا باید منتظر نتایج باشیم. تا ببینیم به کجا میرسیم. جای همتون خالی چون امشب تا دیروقت دریا بودیم " src="http://smilies.sofrayt.com/%5E/8/smoke.gif"> اول از همه ممنون از اون دوستایی که تو این یک سال منو فراموش نکردن و...
-
آخرین پست
دوشنبه 7 مهرماه سال 1382 16:51
سلام من این همه وقت کجا بودم؟ هاااااااااا؟ اومدم ولی دیگه مثل اون موقعها بعد غیبت طولانی بمب منفجر نمیشه ، منم کار جدیدی نمیخوام بکنم. از اونجایی که امثال کنکور اون رشته مورد علاقه ام قبول نشدم دارم دوباره میخونم، ولی این دفعه حسابی و تا سال دیگه بعد کنکور هیچ خبری از ِ DESPERADO و بقیه برو بچه های DESPERADO goroup...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 8 مردادماه سال 1382 02:29
بعد از بحث فیلترینگ در کشور که بسیاری از سایتها و وبلاگها از جمله بلاگ اسپات ( و شایدم خود ما ) رو در برگرفت و در رسانه های جمعی جنجالی به پا کرد ، " src="http://smilies.sofrayt.com/%5E/p/2talk.gif"> " src="http://smilies.sofrayt.com/%5E/p/fasttalk.gif"> مطلب ای دفعه رو فقط به دسته گل جدید مخابرات ایران به نام pcm4...