واقعا چرا باید دنیا اینطوری باشه که کسایی که ارزشی برای زنده موندن ندارن
و فقط آزار و اذیت وظلمشون به مردم میرسه باید اینقدر عمر کنن که همه
از دستشون عاصی بشن ولی یه جوون 19 ساله یا یه پدر خوب و فداکار خیلی
زود از دنیا بره.
اون جوون 19 ساله یکی از بهترین دوستانم امیر (محمد) _ق بود که بدلیل
یک نوع سرطان نادر که تو هر چندین میلیون نفر ،یه نفر به این سرطان در جهان
مبتلا میشه از پیش ما رفت سرطانی که حتی پزشکان انگلستانهم نتونستند
درمانش کنن . و دوستی با مرام ویک گیتاریست و تکواندو کار موفق را ازما
گرفت. اون وقت من حتی به خاطر کنکور نتونستم به تشیع جنازه اش برم.
و اون پدر هم پدر سکوت جرمه بود که بخاطر سانحه رانندگی و سهل انگاریه
پزشکان بیمارستان شفا ساری از دنیا رفت و اینگونه یکی از مردان خوب
شهرمون ساری از پیش ما رفت.
از تمام شما دوستان که تا اینجا این مطلب رو خوندین خواهش میکنم
برای شادی روح این دو عزیز یه فاتحه هم بخونید.
بازگشتی پس از یک سال:
سلام به تمام دوستان، بالاخره این کنکور منم پنجشنبه تموم شد. دیروزم رسیدم
ساری حالا باید منتظر نتایج باشیم. تا ببینیم به کجا میرسیم.
جای همتون خالی چون امشب تا دیروقت دریا بودیم
اول از همه ممنون از اون دوستایی که تو این یک سال منو فراموش
نکردن و هر چند وقت به اینجا سر زدن و نظراتشون را دادن وهمینطور
دوستانی که برام ایمیل و آفلاین فرستادن. متاسفانه ایمیلها رو که نتونستم
بخونم چون یاهو لطف کرده بود و mail box ما رو بلوک کرده بود چون خیلی
وقت بود سر نزده بودیم ولی offline ها اینقدر زیاد بود که ما قیافمون
اینجوری شده.
دوم اینکه تا چند روز دیگه براتون یه سوپریز دارم و شما باید کمک کنیدو
دست ما رو بگیرید که دو باره اینجا سروسامون بگیره و از این سوتو کوری
دراد تا من بتونم سوپریزی که براتون دارم رو سریعتر نشون بدم ............
فعلا این باشه تا 3و4و.... و بعضی جریانات این یک سال رو به ترتیب
براتون بنویسم.