عجب کوفتیه این انتظار

دیگه به خودم هیچ امیدی ندارم این چند وقت خیلی تغییر کردم..... اصلاً حال و روزم مثل سابق نیست،بدتر از همه اینکه خودمم نمیدونم چه مرگمه ..... دیگه حوصله هیچ کس و هیچ چیز و هیچ جا رو ندارم.حالا تو این گیر و داد مشکلات درونی هرکی هر جا میخواد بره گیر میده تو هم باید بیای وقتی هم میگم نمیتونم بیام کلی  ناراحت میشن.... آخه آدم اختیار خودش رو نباید داشته باشه ...... جایی که دوست ندارم واسه چی باید برم؟! یه جورایی شدم شبیه این مرتاضهای هندی همیشه در خلوت و حالت خلسه هستم.......


چهارشنبه بچه ها زنگ زدن گفتن نمره چندتا دیگه از درسها اعلام شده ما هم قرار گذاشتیم فردا صبحش ساعت 9 حرکت کنیم با بچه ها بریم دانشگاه........
 نگو بعد از 1 ساعت که میرسی دانشگاه می بینی سیل عظیمی از دانشجویان و دانشجو نماها
(
فرقاشونو بعد توضیح میدم ) جلوی در ورودی ازدحام کردند...... با خودت میگی: آخ خ ...... 18 تیره و اینا هم اجتماعشون واسه اینه ( بابا چته تو، تو که اینقدر شوت نبودی امروز 15 تیر هست ) خوب حتما به وضع نمره ها معترض هستن ( یعنی تحلیل سازه رو افتادم <SMILIE> 
؟! )  به سختی راه باز میکنی تا از یک باریکه بری نزدیک در، تو این زحمت کشیدن یکی بهت میگه بیخود زور نزن در بسته.... یعنی چی اونوقت؟!   <SMILIE> ( حتما کادر دانشگاه اعتصاب کرده ) بالاخره با پرسیدن از بچه ها و نطق برادران زحمت کش حراست  <SMILIE>  ( اجرشون با حاج عبدالله ) میفهمی که دانشگاه قرنطینه هست یهو یکی میگه:
 مگه دکتر ایدز گرفته؟! یا شایدم یه مرضه که بچه ها تو آزمایشگاه ساختن؟!
  <SMILIE>
که با ادامه نطق پربار برادران حراست معلوم میشه اینکارا واسه کنکور آزاد هست که قرار بعدازظهر شروع شه تا شنبه و تا اون موقع هم دانشجویان عزیز نمیتونید برید داخل....... بعد از دو ساعت الافی که باعث شد اکثر بچه ها برن، رفتم پیش یکی از این حراستیها بهش گفتم بابا جای نمره ها که با جای امتحان فرق میکنه بزار ما چند نفر بریم داخل نمره هامونو ببینیم زود برمیگردیم. که آقا در جواب از تدابیر ویژه امنیتی و دستگاه های مختل کننده موبایل سخنرانی کرد و قبول نکرد.
  <SMILIE>
جالب تر این بود یکی از این بچه های زبل معلوم نیست چه طور رفت داخل ولی موقع برگشت نتونست همونطوری بیاد بیرون و خیلی محترمانه...... به حراست فرستاده شد و البته بعداً ارجاع به کمیته انضباطی.
دیگه داشتم بر میگشتم که یهو جرقه ای زده شد و سریع شماره
بند پ را گرفتم.......... که صد البته ابر و مه خورشید و فلک در کارند تا بچه جان این 3 تا نمره شنبه به دستت برسه و تا اون موقع دق کنی.... آقای بند پ فرمود الان دانشگاه نیستم. برای کاری رفته بود بیرون گفت شاید شنبه بره دانشگاه...........

پ. ن 1: دانشجو به کسایی گفته میشود که در این مواقع، بیشتر سروصدا میکنند و انواع الفاظ را با عملیات شهادت طلبانه نثار مسئولین بی عقل دانشگاه میکنن و دانشجو نما کسانی هستند که بدون هیچ تلاشی راه خونه را پیش میگیرن.

پ.ن2: کلی پول خرج این سایت کردن ولی الان مشکل داره،نمره ها هم تا نهایی نشه وارد سایت نمیشه. یعنی دقیقا وقتی که کارنامه رو گرفتی.

پ.ن3: وقتی بهت میگن نمرت اعلام شده شمارتو مثل بچه آدم بده تا برات ببینن.

**************************

" شرط وصول موفقیت این است که ابتدا باور کنیم میتوانیم موفق شویم. "
                          
" مایکل کردا "

نظرات 44 + ارسال نظر
فائزه جمعه 16 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 06:42 ب.ظ http://www.ferferi.blogfa.com

سلام
من اولیم.آپیدم.از اون ورا تشریف بیارید.

فردیس شنبه 17 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 09:54 ق.ظ http://bamanbato.blogfa.com

مرسی از اون ده نفر برای من اون یک نفر شدی

بهار شنبه 17 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 10:56 ق.ظ http://www.khatereyeasheghaneha.blogfa.com

سلام محمد آقا
ممنون از لطف شما

دارم به اینکه دانشجو هستم یا دانشجو نما فکر می کنم ،هنوز به نتیجه نرسیدم
راستی این علایمی که در خودتون دیدی نشانه ی یک بیماری مرموز و شیرینه!
فکر کنم به بیماریه عاشقی مبتلا شدید

زیاد هم برای گرفتن نمره عجله نداشته باشید ، بالاخره می فهمید چه دسته گلی به آب دادید. نه ، نه ،ببخشید چه گلی کاشتید

هلن شنبه 17 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 02:57 ب.ظ http://www.helenjoon.persianblog.com

سلام........خوبی؟
مطالب پستت یه طرف عکساشم یه طرف دیگه
خیلی جالبن
من بیشتر تو دسته ی دانشجو نما هستم شایدم کمتر چون من اصلا هیچ عجله ای برای دیدین نمره هام ندارم و (از بچه گیم تا به حالا) هر نمره ای که گرفتم راضی بودم و اعتراض نکردم
راستی مطالب پستم هیچ کدوم سر کاری نبودن و پست ۱۲ فروردینم دروغ ۱۳ بود
همین

مریم شنبه 17 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 03:10 ب.ظ http://maryam-1.blogfa.com

هه !!
بد جوری همه جوره حالت داره گرفته میشه .. خب همینه که حوصله ی هیچ کسو هیچ جا و هیچ چیز رو نداری ...
اما خب میگذره ...
خوب حال داری بری دانشگاه نمره ببینی .. من تا ترم دیگه هم بعیده گذرم بیفته اون طرفا ..
از برکت وجود تکنولوزی پیشرفته ی دانشگاهمون سایت فقط از همون جا باز میشه ..
دلشون خوشه نمره ها رو تو نت میزنن و ته تکنو لوژین ..
ختما باید ملتو بکشونن تا اونجا .. خودشم تو این گرمای بدجور تابستون ..
به هر حال تو هم دیگه نرو .... ترم بعد همه ی دسته گلا رو میبینی .
..
تو پی نوشتات خب بند پ رو هم توضیح میدادی .. همه که این کاره نیستن بفهمن .. اگه هم این کاره باشن همه امکاناتشو ندارن ...

عباس نظیری شنبه 17 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 04:17 ب.ظ http://www.jadid.blogfa.com

سلام
اول ناراحت شدم که اسم وبلاگم را روی وبلاگ شما دیدم
ولی وقتی دیدم که شما قبل از من وبلاگ داشتین شرمنده شدم و گفتم بیام یه عذر خواهی هم بکنم
به هر حال اگه دوست ندارین اسم وبلاگهامون یکی باشه حتما بهم خبر بدین

اوشگول شنبه 17 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 04:48 ب.ظ http://oshgool.blogsky.com

این حرفها سیاسی بییییییییییییید؟؟
loooooool
خوشبختانه یا بدبختانه ما که دانشجو نیستیم اینطوری الاف شیم......
آقا ممنون که اومدی اونور بازم بیایی ا......

الهام شنبه 17 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 06:23 ب.ظ http://www.elhamahooi.blogfa.com

این جریان تغییر کردن هم جالب شده ها ... منم بعد سال و ماهی تصمیم گرفتم عوض بشم ، به خودم اومدم دیدیم عوضی شدم !!! تو مواظب باش طی این چرخه تغییراتت به مشکل من دچار نشی !!!

دلم بارت کلی سوخت ها ... گناهی گناهی ... باره یه نمره آدم باید چه مشقات فراوانی را تحمل کنه ...
راستی تو چی میخونی ؟

این جمله هات هم منو کشته ... شدید !

پسرتنها شنبه 17 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 11:18 ب.ظ http://www.booseh.blogfa.com

سلام عزیز
من وبتو از تو کامنتهای مریم جون پیدا کردم(http://maryam-shabahang.blogfa.com/)
گفتی هم استانی خوشحال شدم گفتم بعد مدتها بیام یه نظری بدم
من از بندر گز هستم...
کلا خیلی tanx alot
موفق و پیروز باشی

اشتباهی یکشنبه 18 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 01:40 ق.ظ http://eshtebahi.blogsky.com

سلام
میخواهم دروغ بگویم
آنقدر دروغ
که حالت خراب شود
بیا ببین....

چپ دست یکشنبه 18 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 11:55 ق.ظ http://www.chapdasta.blogfa.com

باز هم درود بر بند پ

میگذره خودش ...نگران نباش

زندگی در شهر، فرساید مرا

صحبت شهری بیازارد مرا ...

زین تمدن، خلق در هم اوفتاد

آفرین بروحشت اعصار باد

ریحانه یکشنبه 18 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 12:04 ب.ظ http://reyhan274.blogfa.com

حالا آدم دو روز دیر تو بفهمه نمرش چند شده ... میمیره ؟؟‌

مهلا یکشنبه 18 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 12:28 ب.ظ http://jadoogarepir.blogfa.com/

سلام
واای
واقعا؛ ممنونم که منو لینک کردی
منم شما رو لینکیدم....
...
می دونید
آدم بعضی وقتا مثه شما گوشه گیر میشه
حتی خودم شاید بیشتر وقتا اینطوری باشم
بیخیال
...
خوشحال میشم بیای اونورا
آخه آپم

مهدی یکشنبه 18 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 03:27 ب.ظ http://mehdi22.blogfa.com

دانشجو به کسی گفته میشود که سالی به دوازده ماه یک بار لای کتاب را باز نکند.
آره داداش
البته به ما چه(نیششششششششش)

ساشا یکشنبه 18 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 04:57 ب.ظ http://www.sashalove.blogfa.com/

سلام
چه طوری ؟؟؟؟؟
حالا من یه بار توی اون بی حوصلگی سر به سر دوستم گذاشتم اونم قشنگ حالم رو گرفت
دفعه اخرم شد ......دیگه وقتی دیدم یکی اعصبانیه منم تشویقش میکنم بیشتر عصبی بشه
این جوری خوبه ؟؟؟؟؟
یا نه یه روش دیگه به کار ببرم


و در مورد متن بلاگت
بلاخره تکلیفت چی شده دیدی یا ندیدی هنوز!!!!!!!
تعریفی که از دانشجو و دانشجو نما هم کردی باحال بود
اما فکر کنم همه دیگه دانشجو نما شدن

حالا اصل کاری
چت شده که این همه نا امیدی ؟؟؟
یا به قول خودت چه مرگته؟؟؟؟؟؟؟؟؟
اما به نظر من دعوت دوستات برای رفتن به بیرون اون قدر هم بد نیست
این جوری شاید یه کم بهتر بشی
و دست از نا امیدی برداری
درسته ادم جای که دوست نداره بره براش سخته ولی بهتر از اینکه که کج خونه مثل این مرتاضای هندی برای
خودت خلوت کنی

زیاد خودت رو تنها نگه ندار
ادم رو این تنهایی و بی حوصلگی دیونه میکنه


به ارامی شروع به مردن می کنی
اگر سفر نکنی،

اگر چیزی نخوانی،

اگر به اصوات زندگی گوش ندهی،
به ارامی اغاز به مردن می کنی
اگر از خودت قدردانی نکنی

به آرامی آغاز به مردن می کنی

زمانیکه خودباوری را در خودت بکشی،

وقتی نگذاری دیگران به تو کمک کنند

به آرامی آغاز به مردن می کنی

اگر برده عادات خود شوی،

اگرهمیشه از یک راه تکراری بروی
اگر روزمرگی را تغییر ندهی

اگر رنگهای متفاوت به تن نکنی،

یا اگر با افراد ناشناس صحبت نکنی

تو به آرامی آغاز به مردن می کنی

اگر از شور و حرارت

از احساسات سرکش،

و از چیزهایی که چشمانت را به درخشش وا می دارند

و ضربان قلبت را تندترمی کنند،

دورمی کنی
اگر هنگامیکه با شغلت، یا عشقت شاد نیستی، آنرا عوض نکنی

اگر برای مطمئن در نامطمئن خطر نکنی

اگر ورای رویاها نروی،

اگر به خودت اجازه ندهی

که حداقل یکبار در تمام زندگیت

ورای مصلحت اندیشی بروی

امروز زندگی را آغاز کن
امروز کاری بکن
امروز مخاطره کن
نگذار که به آرامی بمیری
شادی را فراموش نکن

شعرش یه کم زیاده روی کرده
اما جالبه
مواظب خودت باش
تا بعد

مصطفی یکشنبه 18 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 06:49 ب.ظ http://mostafa-sh.blogsky.com

سلام محمد جان خوبی؟؟
یه فلش گذاشتم مخصوص خودت
حتما یه سر بزن ضرر نمیکنی

شلم شوربا دوشنبه 19 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 09:25 ق.ظ http://www.sholehghalamkar.blogfa.com/

سلام.امیدوارم حالت بهتر شده باشه.
مرسی که به من سر زدی.بازم مثل همیشه جمله آخرت از مایکل کردا واقعا زیبا بود.
یا حق

فردیس دوشنبه 19 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 05:34 ب.ظ http://bamanbato.blogfa.com

ا وا ؟؟؟؟؟؟؟

ساشا سه‌شنبه 20 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 02:23 ق.ظ http://sashalove.blogfa.com/

سلام
خوب شدی یااااااااااااااااااااااااا نه هنوز؟؟؟؟؟؟؟؟

ساشا سه‌شنبه 20 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 02:23 ق.ظ http://sashalove.blogfa.com/

منتظرتممممممممممم

دنیای قشنگ الهه سه‌شنبه 20 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 09:11 ق.ظ http://elahee.blogfa.com

سلام
اولین سلام
فکر کنم نیاز به توضیح نداشته باشه .
ایشالا برای دومین سلام توضیح میدم
اگه به دومی هم بکشه
یه چیزی ...
من همیشه اول نظر میدم
بعد میخونم
بعد وقتی دوباره کانکت شدم نظر اصلی مو میدم
حالا ممکنه کانکت مجددم ۲۰ دقیقه بعد باشه یا دو سه روز بعد
کم کم عادت می کنی

چپ دست سه‌شنبه 20 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 02:12 ب.ظ http://www.chapdasta.blogfa.com

واقعآ عجب کوفتیه این انتظار
آدم تشنه با چنگال آب بخوره ولی انتظار نکشه!!!

بهتر بگم توی بن بست گیر افتادم
والا از کجا برات بگم..اووووووم
اولش که رفتم
بعدشم که برگشتم ولی کاش بر نمی گشتم :(

إ إ‌ إ‌ إ إ ... تو رو خدا .... اصلا یادم نبود
سفر بعدی اشالا یادم می مونه

بهار سه‌شنبه 20 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 02:40 ب.ظ http://www.khatereyeasheghaneha.blogfa.com

سلام محمد آقا
من همیشه از عشق می نویسم
همه فکر می کنن نمی تونن عاشق کسی بشن ،بعد از یه مدت که می گذره می بینن ، بدون دلیل و بدون اینکه بفهمن عاشق شدن
امیدوارم همیشه آرامش داشته باشید

مهلا سه‌شنبه 20 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 03:04 ب.ظ http://www.jadoogarepir.blogfa.com/

سلااااام ممد جون.
ااا
ببخشید صمیمی گرفتم
سلام محمد آقا جون
نه سلام آقا محمد
خوب نیست
اصلا سلام
خوبی؟؟

مهلا سه‌شنبه 20 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 03:07 ب.ظ http://www.jadoogarepir.blogfa.com/

خب
پودر جادوگری می خواستی
گفتی پودر جادوگری یاد پودر بچه ی دورانن کودکی افتادم
وااای که چه دورانی بود.چقدر زود گذشت
همهی عمرمون پای این کام(مخفف کامپیوتر)تلف شد.:(

مهلا سه‌شنبه 20 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 03:12 ب.ظ http://www.jadoogarepir.blogfa.com/

حالا اگه می خوای یه بسته پودر بچه بگیر بیا من رو

مهلا سه‌شنبه 20 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 03:14 ب.ظ http://www.jadoogarepir.blogfa.com/

اه اه
دستم خورد رو ارسال نظر.
خجالت نمیکشه می پره تو حرف آدمیزاد.
خب
بیا من روش یه ورد می خونم
تبدیل میشه به پودر جادوگری.

مهلا سه‌شنبه 20 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 03:20 ب.ظ http://www.jadoogarepir.blogfa.com/

خب
کمکمکمکمکمکمک
نه نه
منظورم کم کم بود
رفع زحمت کنم

مهلا سه‌شنبه 20 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 03:24 ب.ظ http://www.jadoogarepir.blogfa.com/

قربونت
خوشحال شدم
بای بای

اویس سه‌شنبه 20 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 04:01 ب.ظ http://oveys.blogfa.com

بند پ هم بند پ های قدیم...

اوشگول سه‌شنبه 20 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 04:36 ب.ظ http://oshgool.blogsky.com

سلام...
آره والله..
خوب شد دانشجو نیستم من.......

چشمک سه‌شنبه 20 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 07:32 ب.ظ http://ghorobeshaghayegh.blogfa.com

سلام

حبه انگور سه‌شنبه 20 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 08:44 ب.ظ http://maryam1369.blogfa.com

ای بابا ...
نمی دونم به خدا ...
یکی که خیلی قبولم داره!
(ببین اون دیگه کیه :دی)
امروز برگشته می گه ما آخرش قرار چی بشیم؟!
...
جواب نداشتم خوف
!
دفعه اولی بود که نتونستم جواب بدم ...
فقط نیگاش کردم
آه کشید ...

مدرسه
دانشگاه
امتحان
جواب

آخرش چی؟!

فائزه چهارشنبه 21 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 12:32 ق.ظ http://ww.ferferi.blogfa.com

سلام
درد دل کردن با خدا همه جوره میشه فقط یه خورده نیتامون اشکال داره.قبول نداری؟ولی حرفتو قبول دارم کاشکی میشد همیشه پیش خودش رفت و باهاش درد دل کرد.

ساشا چهارشنبه 21 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 01:49 ق.ظ http://www.sashalove.blogfa.com/


نه سلامی نه علیکی در کوچه پس کوچه های
این دنیای مجازی با همه قشنگیش
هر چقدر هم که بگردیم
نه دلی را برای نگران شدن می یابیم
و نه چشمی را برای خیره شدن
و شاید هم برای غرق شدن در اشک دریا گونه او .
کسی که به بودن ما رنگی دگر دهد




............................
همین

اویس چهارشنبه 21 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 01:59 ق.ظ http://oveys.blogfa.com

عمرانی؟ یا مکانیک؟
اگه عمرانی هر وخت تونستی تحلیل پاس کنی مهندس شدی. من که دوسری افتادم، این دفه هم بعیده پاس کنم.

بیخیل بابا.

مورچه چهارشنبه 21 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 09:39 ب.ظ http://morchepardar.blogfa.com

سلام اخه اگه شمارتو بدی بعد درسو افتاده باشی اونم نه با ۹ نه با ۸ با....۱ با ۲ که دیگه حیثیت براا ادم نمیمونه داداش جون!راست ی منم اپم

امیر علی(غمگین) چهارشنبه 21 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 09:46 ب.ظ http://www.dardedele-eshgh.blogfa.com

سلام
خوبی
جالب بود و خوندی این متنت
عجله نکن نمرتم میگن
هر چی گرفتی همونه دیگه بالا پایین نمیشه بچه درس خون بودی اینجوری تو ولوله نمی افتادی
درست میشه سخت نگیر
وقت زیاده
منم متفاوت آپیدم
منتظرم
بای

راحیل و نیلوفر چهارشنبه 21 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 11:39 ب.ظ http://raniehooloo.persianblog.com

وبلاگت خیلی خوبه.خوشحال میشیم نظرت رو در باره ی وبلاگ ما بگی.بابای

جادوگر پیر پنج‌شنبه 22 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 11:33 ق.ظ http://www.jadoogarepir.blogfa.com/

سلام ممد
میگم
تو نمی خوای آپ کنی؟؟
نمی دونی چقدر منتظرم
...
دیگه تصمیم گرفتم با اسم«جادوگر پیر»کامنت بذارم
به نظرت خوبه؟؟
خیلی دو دلم
خوشحال میشم نظر تو رو بدونم

جادوگرپیر پنج‌شنبه 22 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 11:36 ق.ظ http://www.jadoogarepir.blogfa.com/

خب برو پودر بچه ی بچه ی همسایتون رو بگیر
اونطوری بهتره ها...

بهار پنج‌شنبه 22 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 01:52 ب.ظ http://www.khatereyeasheghaneha.blogfa.com

سلام
درست می گی
به این گروه فکر نکرده بودم

اویس پنج‌شنبه 22 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 10:23 ب.ظ http://oveys.blogfa.com

بیخیل بابا سرت سلامت. نمره ۱۳ رو افتادی؟

من نمره های بالاتر هم افتادم.

معمولا نمره ای که آدم به خودش میده با اونی که استاد میده، یکم... فقط یکم فرق داره

قاصدک جمعه 23 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 09:28 ب.ظ http://payizan.blogsky.com


حالم از واژه انتظار بهم میخوره!!!
پسر جان یه جورایی سر خودت رو گرم کن و نذار بشی عین این به قول خودت مرتاضهای هندی ،مرتاض رو دوباره اومدم از تو نوشته هات دیدم ببینم چه طوری مینویسن :)) داشتم می گفتم من تجربه داشته بیدم من 4،5 سالی بیشتر از تو پیرهن میرهن پاره کردم :)) میدونم که گوشه نشینی فایده ای نداشته بید پس بی خیال و خوش باش هر کیم هر جا می گه برو و اینقدر غر نزن :دی
نمره های ما هم هنوز نیومده، نیومدم نیومدخیالی نیست :))
لطفا وقتی اپ می فرمایید پینگ بفرمایید زبانمان مو در آورده بید از بس این را گفته بیدیم:D
دانشگاه در پیت ما تنها چیزیش که درست کار می کنه همین سایتشه :))

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد