یه روز یه پسری بود که می نوشت ولی بعد از رفتن دانشگاه دیگه حوصله نوشتن نداشت بعد از مدتها که اومد حتی پسوردهاشم یادش نبود. اون پسره شاید الان الانها دیگه ننویسه!
سلام محمد جان چطوری خوبی رسیدن بخیر چرا ننونیسه به اون پسره بگو تنبلی رو بذاره کنار و بنویسه بهش بگو بقیه نوشته هاشو دوست دارن تو که یک ماه دیگه که اینجا نیستی
سلام محمد جان
چطوری
خوبی
رسیدن بخیر
چرا ننونیسه به اون پسره بگو تنبلی رو بذاره کنار و بنویسه
بهش بگو بقیه نوشته هاشو دوست دارن تو که یک ماه دیگه که اینجا نیستی
خوش باشی
سلام من اومدم خونه ولی کسی خونه نبود
سلام محمد جان خوبی؟
کجایی تو؟!
فکر می کردم این نوشته ات جدیده!
بیا بنویس
خوش باشی
آقایون اینجا هم جالبه یه کیلیک رو وبم کنین
سایتش خوبه